قطعا برای موفقیت در هر کاری باید ابتدا اصول آن را به خوبی یاد بگیریم. معاملهگری در بازار فارکس هم از این قاعده مستثنی نیست؛ برای آنکه بتوانیم عملکرد مناسبی در فارکس داشته باشیم، اولین گام این است که مفاهیم و اصطلاحات را بشناسیم.
تریدرهای موفق همواره به دنبال یادگیری بیشتر هستند و هیچوقت از آموختن رمز و رازهای بازار دست بر نمیداند. آنها خوب میدانند این آگاهی از فهم عمیق اصطلاحات فارکس شروع میشود و بدون دانستن معنای دقیق اصطلاحات فارکس، حرفهای شدن در فارکس غیرممکن است. در این مقاله به مهمترین اصطلاحات فارکس خواهیم پرداخت.
لات (Lot)؛ واحدی برای اندازهگیری معاملات
لات اولین مورد از اصطلاحات فارکس است؛ منظور از لات در بازار فارکس واحدی برای اندازهگیری حجم معاملات است. هر لات به مقدار مشخصی از ارز پایه اشاره دارد که در معاملات به کار رفته است.
سه نوع لات در بازار فارکس وجود دارد؛ لات استاندارد (که معادل 100 هزار واحد از ارز پایه است)، مینی لات (که معادل 10 هزار واحد از ارز پایه است) و میکرو لات (که معادل هزار واحد از ارز پایه است).
به طور مثال اگر در معامله جفتارز یورو به دلار (EUR/USD) یک لات استاندارد بخرید، در واقع 100,000 یورو خریداری کردهاید.
جفت ارز (Currency Pair)؛ ارزهایی برای سنجش یکدیگر
در فارکس، ارزها به صورت جفتی معامله میشوند. EUR/USD مثال یک جفت ارز است که نسبت ارزهای یورو و دلار آمریکا را نشان میدهد.
در میان اصطلاحات فارکس، اصطلاح «جفت ارز» به دو ارزی اشاره می کند که برای تعیین ارزش نسبی یکدیگر معامله میشوند. به عبارت دیگر، جفتارزها مشخص میکنند که قیمت یک ارز نسبت به ارز دیگر چه وضعیتی دارد.
جفتارزها دو بخش دارند؛ ارز پایه و ارز متقابل. به طور مثال در جفتارز EUR/USD، یورو با نماد EUR به عنوان ارز پایه شناخته میشود و USD ارز وابسته است و در این جفتارز وضعیت دلار آمریکا نسبت به یورو سنجیده میشود.
پایه و متقابل (Base and Quote)؛ معنای ارزها چیست؟
همانطور که در بخش قبل مختصرا اشاره کردیم، در یک جفت ارز، ارز اول (مثل EUR در EUR/USD) به نام پایه و ارز دوم (مثل USD در EUR/USD) به نام متقابل (وابسته) شناخته میشود.
ارز پایه همیشه در قسمت سمت چپ جفت ارز قرار دارد و اساس مبنای معامله، ارز پایه است. با توجه به این تعریف زمانی که میخواهید در بازار فارکس جفتارزی را معامله کنید، در واقع تصمیم میگیرید که چه مقدار از ارز پایه را خریداری کنید یا بفروشید.
اما ارز متقابل یا وابسته همیشه در قسمت سمت راست جفت ارز قرار دارد و نشاندهنده قیمت یا ارزش نسبی ارز پایه در بازار است. بنابراین اگر قیمت جفت ارز فرضی EUR/USD را 1.10 در نظر بگیریم به این معنا است که یک یورو معادل 10 دلار است.
اسپرد (Spread)؛ اصطلاحی برای سنجش قیمت خرید و فروش
یکی دیگر از اصطلاحات فارکس اسپرد است؛ اسپرد اختلاف قیمت خرید (Ask) و قیمت فروش (Bid) یک جفت ارز است. به زبان ساده، اگر شما یک جفت ارز را خریداری کنید و بلافاصله آن را بفروشید، بدون توجه به نوسانات بازار، همان اختلاف قیمت خرید و فروش، یعنی اسپرد، هزینهی شما خواهد بود.
به طور مثال وقتی شما یورو را نسبت به دلار با قیمت 1.002 بخرید و بلافاصله تصمیم به فروش بگیرید، اگر قیمت فروش به 1:1000 برسد، اختلاف 0.0002 همان اسپرد معاملهی شما یا اختلاف بین قیمت خرید و فروش است.
به عبارت دیگر اسپرد را میتوان هزینهای در نظر گرفت که که برای انجام معامله به بروکر پرداخت میشود.
لورج (Leverage)؛ وام در دنیای بروکرها
لورج در میان اصطلاحات فارکس بسیار محبوب است؛ لورج به امکانی گفته می شود که بروکرها در اختیار تریدرها قرار میدهند تا با سرمایه کمتر، معاملات بزرگتری انجام دهند. در واقع لورج مانند یک وام است که از سوی بروکر به شما اعطا میشود تا با آن سرمایهگذاری کنید و سود به دست بیاورید.
برای مثال اگر یک بروکر به شما لورجی معادل 1:100 اعطا کند، به این معنی است که شما میتوانید به ازای هر 1 دلار واریزی، 100 دلار لورج دریافت کنید. بنابراین اگر 100 دلار واریزی انجام دهید، 10000 دلار لورج دریافت خواهید کرد.
باید در نظر داشته باشیم که لورج یک ابزار دولبه است؛ یعنی در حالی که میتواند سودهای بالایی را برای تریدر به ارمغان بیاورد، میتواند باعث به وجود آوردن بدهیها و زیانهای سنگینی نیز بشود. به همین دلیل استفاده از لورج باید با دقت و بر اساس دانش و تجربه انجام شود.
مارجین (Margin)؛ ضمانت مالی در دنیای بروکرها
مارجین یکی دیگر از پرکاربردترین اصطلاحات فارکس است؛ مارجین اندازه سرمایهای است که برای حفظ معاملات باز با استفاده از لورج لازم است. مارجین اصطلاحی بسیار مهم در میان اصطلاحات فارکس است و باید برای ورود به بازار حتما با آن آشنا باشید.
به عبارت دیگر زمانی که شما با استفاده از لورج معامله میکنید، بروکر از شما میخواهد بخشی از مبلغ معامله را به عنوان مارجین اولیه در حساب خود نگه دارید. این مبلغ نشانهی ریسکی است که بروکر در قبال معامله شما میپذیرد.
برای مثال اگر شما میخواهید با لورج 1:100 و با حجم 10,000 دلار معامله کنید، مارجین مورد نیاز شما 100 دلار خواهد بود. (10,000 تقسیم بر 100).
به این ترتیب مارجین یکی از اصول پایهای در بازار فارکس است و هر تریدری باید با آن آشنا باشد. با درک صحیح از مارجین و مدیریت مناسب ریسک، تریدرها میتوانند از فواید لورج بهرهبرداری کنند و در عین حال ریسک و زیان معاملات را کاهش دهند.
استاپ لاس (Stop-Loss)؛ ترمز دستی معاملات به وقت ضرر
استاپ لاس یکی از دستورهای مهم برای بستن معامله در صورت رسیدن به یک قیمت معین است. تریدرها با استفاده از استاپ لاس خسارت معاملات خود را به حداقل میرسانند.
بر همین اساس وقتی شما یک معامله انجام میدهید، میتوانید یک نقطه در نمودار قیمت را مشخص کنید تا در صورت رسیدن بازار به آن نقطه، معامله شما به طور خودکار بسته شود. این نقطه، حداکثر میزان خسارتی است که شما می توانید بپذیرید.
استفاده از توقف خسارت مزایایی مثل کاهش ریسک و آرامش ذهن را به همراه دارد. استاپ لاس از آن دسته اصطلاحات فارکس است که به صورت روزانه و در هر معامله با آن رو به رو خواهید شد.
گرفتن سود (Take-Profit)؛ گرفتن ماهی از آب در وقت معین
تیک پروفیت یکی دیگر از اصطلاحات فارکس است و در واقع دستوری برای بستن معامله در زمانی از انجام معامله است که قیمت به یک سطح معین از سود میرسد.
بر اساس این تعریف هنگام انجام یک معامله، تریدر میتواند نقطهای در قیمت را تعیین کند که در صورت رسیدن بازار به آن نقطه، معامله به طور خودکار بسته شود و سود به حساب وی اضافه شود.
در واقع گرفتن سود ابزاری است که به تریدرها کمک میکند تا سود مورد نظرشان را در زمان مناسب جمع آوری کنند و از هدر رفتن فرصتهای سودآور جلوگیری کنند. تیک پروفیت یک اصطلاح بسیار کاربردی در میان اصطلاحات فارکس است.
پیپ (Pip)؛ کمترین تغییر در قیمت یک جفت ارز
مهم ترین اصطلاح از میان اصطلاحات فارکس، پیپ است که به معنای «کمترین تغییر در قیمت یک جفت ارز» است. در بیشتر جفت ارزها، یک پیپ معادل 0.0001 است.
پیپ مخفف Point in Percentage است و در بیشتر جفتارزها چهارمین رقم اعشاری پیپ در نظر گرفته میشود. در برخی دیگر از جفتارزها مثل جفتارزهایی که یک طرف آنها ین ژاپن قرار دارد، پیپ دومین رقم اعشار است.
بولینجر باند (Bollinger Bands)؛ ابزاری برای فهم نوسانات قیمت
یکی از ابزار های تحلیل فنی و اصطلاحات فارکس که نوسانات قیمت را نشان میدهد بولینجر باند است. بولینجر باند از سه خط تشکیل شدهاند: یک خط متوسط و دو خط انحراف استاندارد در بالا و پایین.
در میان اصطلاحات فارکس، بولینجر باند به سه دلیل برای تریدرها اهمیت بسیار زیادی دارد:
- تشخیص بازارهای بیشخرید یا بیشفروخته: زمانی که قیمت به یکی از خطوط بیرونی بولینجر برخورد میکند، این میتواند نشاندهندهی وضعیت بیشخرید یا بیشفروختهی بازار باشد.
- تشخیص ولاتیلیته: وقتی خطوط بولینجر باند به هم نزدیکتر یا از هم دورتر میشوند، این به معنای افزایش یا کاهش ولاتیلیته بازار است. منظور از ولاتیلیته (Volatility) در فارکس هم سنجش و ارزیابی میزان تغییرات قیمت یک جفت ارز در یک بازه زمانی مشخص است.
استفاده به عنوان حد ورود و خروج: بعضی از تریدرها از خطوط بولینجر باند به عنوان نقاط ورود یا خروج استفاده میکنند.
مووینگ اوریج (Moving Average)؛ معیاری برای میانگین قیمت
مووینگ اوریج یکی دیگر از اصطلاحات فارکس است؛ میانگین قیمتها در یک بازه زمانی معین مووینگ اوریج یا میانگین متحرک نام دارد و به تریدرها کمک میکند تا ترند کلی بازار را تشخیص دهند.
مووینگ اوریج یا میانگین متحرک سه نوع دارد:
- میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA)
- میانگین متحرک وزندار (Weighted Moving Average – WMA)
- میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA)
فیبوناچی (Fibonacci)؛ ابزاری برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت
فیبوناچی یکی دیگر از مهمترین اصطلاحات فارکس است؛ ابزارهای فیبوناچی مانند خطهای فیبوناچی، فنهای فیبوناچی و زونهای فیبوناچی برای پیشبینی سطح حمایت و مقاومت استفاده میشوند. بهتر است استفاده از ابزارهای فیبوناچی در ترکیب با دیگر ابزارهای تحلیل فنی مانند الگوهای کندلی، خطهای حمایت و مقاومت یا نمایههای فنی مورد استفاده قرار گیرد.
اُوِر بوت و اُوِر سولد (Overbought and Oversold)؛ تغییر در جهت قیمت
زمانی که میزان خرید یا فروش یک ارز به طور تصاعدی بالا برود، وضعیتهایی به وجود میآید که به ترتیب با عنوان اُوِر بوت اُوِر سولد شناخته میشوند و ممکن است نشاندهنده یک تغییر در جهت قیمت باشند.
اُوِر سولد (Oversold) در میان اصطلاحات فارکس
در وضعیتی که یک دارایی به مدت طولانی و بدون وقفه در حال کاهش قیمت باشد و سیگنالهایی مبنی بر فروش تصاعدی آن مشاهده شود، وضعیت اُوِر سولد ایجاد میشود. در این وضعیت انتظار میرود قیمت دارایی بهبود یابد یا حداقل یک بازگشت موقتی در قیمتش مشاهده شود.
ابزارهایی مانند RSI (شاخص نسبی قدرت) میتوانند نشاندهنده وضعیت اُوِر سولد باشند. برای مثال وقتی RSI زیر 30 است، ممکن است دارایی به حالت اُوِر سولد برسد.
اُوِر بوت (Overbought) در میان اصطلاحات فارکس
این اصطلاح زمانی استفاده میشود که یک دارایی به مدت طولانی و بدون وقفه در حال افزایش قیمت باشد و سیگنالهایی مبنی بر خرید بیش از حد آن دریافت شود. در این حالت انتظار میرود که قیمت دارایی کاهش یابد یا حداقل یک اصلاح موقتی داشته باشد.
مانند حالت قبل، ابزارهایی مانند RSI میتوانند نشاندهنده وضعیت اُوِر بوت باشند. وقتی RSI بالای 70 است، ممکن است دارایی به حالت اُوِر بوت برسد.
رزیستانس و ساپورت (Resistance and Support)؛ خطوط حمایت و مقاومت
رزیستانس (Resistance) و ساپورت (Support) دو مفهوم کلیدی در تحلیل تکنیکال و در میان اصطلاحات فارکس و دیگر بازارهای مالی هستند که به معاملهگران کمک میکنند تا نقاط احتمالی تغییر جهت قیمت را شناسایی کنند. این سطوح اغلب به عنوان نقاطی که در آن قیمتها متوقف یا معکوس میشوند، شناخته میشوند.
سطح ساپورت به نقطهای در نمودار اشاره دارد که انتظار میرود فشار خرید به اندازهای باشد که از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند. به عبارت دیگر، ساپورت سطحی است که در آن قیمتها تمایل دارند به دلیل افزایش تقاضا به سمت بالا بازگردند.
سطح رزیستانس نقطهای است که انتظار میرود فشار فروش به اندازهای باشد که از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. به زبان ساده، این سطح جایی است که عرضه از تقاضا پیشی میگیرد و باعث کاهش یا توقف افزایش قیمت میشود.
مطالعه این مطلب پیشنهاد میشود: 5 استراتژی حمایت و مقاومت پرطرفدار
اسلیپیج (Slippage)؛ روندهایی برخلاف انتظار
اسلیپیج به وضعیتی در معاملات بازارهای مالی (از جمله فارکس) اشاره دارد که در آن معاملهگر، برای اجرای معامله قیمتی متفاوت از قیمتی که انتظار داشته است، دریافت کند. این تفاوت زوقتی رخ میدهد که بین «زمان ارسال دستور معامله» و «زمان اجرای آن دستور» تغییر قیمتی صورت بگیرد.
دو نوع اسلیپیج وجود دارد:
- اسلیپیج مثبت در اصطلاحات فارکس: هنگامی که معامله با قیمتی بهتر از قیمت مورد انتظار انجام میشود. به عنوان مثال اگر شما قصد خرید یک جفت ارز را با قیمت 1.1000 داشته باشید اما معامله در 1.0995 انجام شود، شما با اسلیپیج مثبت سود به دست آوردهاید.
اسلیپیج منفی در اصطلاحات فارکس: این وضعیت هنگامی که معامله با قیمتی بدتر از قیمت مورد انتظار انجام میشود، به وجود میآید. به طور مثال اگر انتظار داشتید جفت ارزی را با قیمت 1.1000 بخرید ولی معامله در 1.1005 انجام شده است، یعنی اسلیپیج منفی رخ داده است و هزینه بیشتری برای شما به همراه دارد.
کندلاستیک (Candlestick)؛ اطلاعاتی درباره معاملات
کندلاستیک یا نمودار شمعی یک نوع از نمایش گرافیکی قیمت در بازارهای مالی، از جمله فارکس و سهام است که اطلاعات مهمی درباره عملکرد قیمت در یک دوره زمانی مشخص ارائه میدهد. هر کندل نمایانگر بازه زمانی مشخصی (مثلا یک روز یا یک ساعت) است و اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بسته شدن و همچنین حداکثر و حداقل قیمت در آن بازه زمانی را نمایش میدهد.
ترند (Trend)؛ بازار در کدام مسیر حرکت میکند؟
ترند در فارکس به جهت کلی حرکت قیمت یک جفت ارز در طول زمان اشاره دارد. به عبارت دیگر، ترند نشان میدهد که بازار در چه مسیری در حال حرکت است: صعودی، نزولی یا خنثی.
معاملهگران از ابزارهای مختلفی مانند «خطوط روند» و «اندیکاتورهای تکنیکال» برای شناسایی ترندها استفاده میکنند تا پس از شناسایی جهت ترند معامله، در همان مسیر شروع به معاملهگری کنند و احتمال موفقیت خود را افزایش دهند.
بریکاوت (Breakout)؛ حرکت قیمت در سمتی جدید
بریک اوت یکی دیگر از اصطلاحات فارکس است؛ وقتی قیمت از یک سطح مقاومت یا حمایت خارج شده و به سمت جدیدی حرکت میکند، بریکاوت یا شکست اتفاق افتاده است. این اتفاق گاهی اوقات نشاندهنده شروع یک ترند جدید است.
به عبارت دیگر بریک اوت در فارکس زمانی رخ میدهد که قیمت یک جفت ارز از یک سطح مهم حمایتی (Support) یا مقاومتی (Resistance) عبور کند. این سطح میتواند یک خط روند، ناحیهای با حجم بالای معاملات یا یک الگوی نموداری باشد. بریکاوتها نشاندهنده تغییر در تمایلات بازار هستند و معمولاً به عنوان نشانهای از آغاز یک حرکت قابل توجه در جهت جدید محسوب میشوند. بنابراین توجه به آنها اطلاعات دقیقی از جهت حرکت بازار را در اختیار تریدرها قرار میدهد.
مومنتوم (Momentum)؛ شاخصی برای سرعت و قدرت جهت حرکت قیمت
مونتوم یکی دیگر از اصطلاحات فارکس است و به سرعت و قدرت حرکت قیمت در یک جهت خاص اشاره دارد. ابزارهای تحلیل فنی مانند مؤلفههای حرکت میانگین (MACD) میتوانند به تشخیص مومنتوم کمک کنند.
به عبارت دیگر مومنتوم در فارکس به سرعت تغییر قیمت یک جفت ارز در یک بازه زمانی معین اشاره دارد. بر همین اساس میتوان گفت مومنتوم قدرت و سرعت حرکت بازار را نشان میدهد و به معاملهگران کمک میکند تا تشخیص دهند آیا روند فعلی بازار قوی است و احتمال ادامه آن وجود دارد یا خیر.
حجم (Volume)
حجم نشان دهده تعداد معاملات انجام شده در یک بازه زمانی معین است. افزایش حجم هنگامی که قیمت به سمت ترند خود حرکت میکند، معمولاً یک نشانه قوی برای استمرار آن ترند است.
سواپ (Swap)؛ بهره شبانه
سواپ هزینهای است که تریدرها باید برای نگهداشتن موقعیتها بیش از یک شب پرداخت کنند. سواپ میتواند به عنوان سود یا هزینه برای تریدر اعمال شود و وضعیت آن به نوع جفت ارز و موقعیت آن بستگی دارد.
آنچه در این مقاله خواندیم
اطلاع از تعاریف و اصطلاحات فارکس اولین قدم برای آموختن مباحث مربوط به فارکس است. مفاهیم پایهای بازارهای مالی مانند جفتارزها، سواپ، اسپرد، لورج، استاپ لس و … بخشی از مهمترین اصطلاحات فارکس هستند که معاملهگران تازهکار باید درباره آنها اطلاعات کافی داشته باشند.