موفقیت در معاملهگری تصادفی نیست. پشت هر معاملهگر حرفهای، یک برنامه دقیق و ساختاریافته وجود دارد.
پلن معاملاتی، نقشه راه شماست؛ از قبل مشخص میکند که در چه شرایطی وارد بازار شوید، چه مقدار ریسک بپذیرید و چطور معاملات خود را مدیریت کنید. بدون برنامه، تصمیمها بر اساس احساسات گرفته میشوند؛ اما با پلن، هر اقدام پشتوانه منطقی و تحلیلپذیر دارد. در ادامه روش نوشتن پلن معاملاتی در فارکس و دیگر بازارهای مالی را به شما توضیح میدهیم و یک نمونه پلن معاملاتی بررسی میکنیم تا به طور دقیق متوجه نحوه نوشتن و بررسی آن شوید.
پلن معاملاتی چیست؟
پلن معاملاتی، نقشهی راه یک معاملهگر در بازارهای مالی است. این پلن تمام تصمیمها، قوانین و اصولی را که یک فرد برای معاملهگری به آنها پایبند است، در بر میگیرد؛ از جمله زمان ورود و خروج از معاملات، میزان ریسک قابلقبول، نحوهی مدیریت سرمایه، استراتژی مورد استفاده و حتی اهداف مالی.
برخلاف تصور برخی، پلن معاملاتی فقط مخصوص حرفهایها نیست. هر فردی که میخواهد در بازار باقی بماند و بهجای تکیه بر شانس، با برنامه عمل کند، به یک پلن معاملاتی نیاز دارد. این برنامه به شما کمک میکند تا در میان نوسانات بازار، تصمیمهای حسابشده بگیرید، از معاملات احساسی دور بمانید و عملکرد خود را بهمرور بهبود دهید.
روش نوشتن پلن معاملاتی
پلن معاملاتی باید متناسب با سبک زندگی، میزان ریسکپذیری و تجربه شما نوشته شود. همچنین، شما بتوانید به مرور زمان آن را بروزرسانی و اصلاح کنید. در ادامه، به بررسی مراحل نوشتن یک پلن معاملاتی حرفهای میپردازیم.
مرحله اول: انتخاب بازار هدف
قبل از هر چیز باید مشخص کنید که قصد فعالیت در کدام بازار را دارید: بازار سهام، ارز دیجیتال، فارکس یا کالاها. هر بازار ویژگیها، ساعات فعالیت و میزان نوسان متفاوتی دارد. این انتخاب، پایه سایر تصمیمهای شما در پلن معاملاتی خواهد بود.
مرحله دوم: تعیین استراتژی معاملاتی
سبک معاملاتی شما باید با زمان آزاد، روحیه و تجربهتان هماهنگ باشد.
- آیا معاملهگر روزانه هستید یا نوسانگیر میانمدت؟
- ترجیح میدهید در تایمفریمهای کوتاه کار کنید یا معاملات بلندمدت انجام دهید؟
پاسخ به این سوالها، چارچوب کلی پلن شما را مشخص میکند.
مرحله سوم: مشخص کردن زمان معاملات
تعریف دقیق زمانهایی که قصد فعالیت در بازار را دارید، باعث افزایش نظم، تمرکز و کاهش تصمیمگیریهای شتابزده میشود. اگر فقط دو ساعت در روز فرصت دارید، باید استراتژی و تحلیل خود را با همین محدودیت تنظیم کنید.
مرحله چهارم: مدیریت سرمایه
مقدار سرمایهای که وارد بازار میکنید باید مشخص و مدیریتشده باشد. علاوه بر آن، تعیین حداکثر ریسک در هر معامله (مثلاً ۲٪ از کل سرمایه) به شما کمک میکند تا در شرایط نامطلوب، از آسیب جدی به کل حساب جلوگیری شود. برای مدیریت سرمایه اصولی، به این نکات مهم توجه داشته باشید.
- در هر معامله بیشتر از ۱ تا ۲ درصد سرمایه را در معرض ریسک قرار ندهید.
- در حسابهای کوچک، به جای افزایش حجم معامله، روی کیفیت تحلیل تمرکز کنید.
- از تقسیم سرمایه میان چند دارایی استفاده کنید تا اثر یک ضرر شدید کاهش یابد.
یکی از اشتباههای رایج معاملهگران تازهکار، استفاده از حجمهای بالا پس از یک معامله سودده یا ضررده است. درحالیکه مدیریت سرمایه به معنای حفظ ثبات در تصمیمگیری است، نه انجام معاملات هیجانی.
مرحله پنجم: تعریف اهداف مالی
برای هر ماه یا فصل هدفگذاری داشته باشید. این اهداف باید واقعبینانه و قابل سنجش باشند. مثلاً هدف شما ممکن است رسیدن به بازدهی ۵٪ ماهانه یا حفظ سرمایه در شرایط نوسانی باشد. نوشتن این اهداف، مسیر پیشرفت را شفافتر میکند.
مرحله ششم: طراحی استراتژی ورود و خروج
ورود به معامله باید بر اساس نشانههای مشخص و قابل تکرار باشد؛ مثل شکست یک مقاومت، تشکیل الگوی خاص یا تأیید اندیکاتورها.
خروج نیز باید از پیش تعیین شده باشد؛ چه بهدلیل رسیدن به هدف سود و چه فعال شدن حد ضرر. این ساختار باعث میشود تصمیمگیریها براساس منطق انجام شوند، نه احساسات لحظهای.
مرحله هفتم: تعیین حد ضرر و حد سود
یکی از اصول مهم مدیریت ریسک، تعیین حد ضرر برای هر معامله است. همچنین بهتر است پیش از ورود به معامله، هدف قیمتی مشخصی برای سود در نظر بگیرید. این موضوع باعث پایبندی بیشتر به قوانین پلن و کنترل بهتر سرمایه میشود.
مرحله هشتم: تعیین میزان ریسک و پاداش (Risk/Reward Ratio)
پیش از ورود به هر معامله، باید نسبت ریسک به پاداش را مشخص کنید. این نسبت تعیین میکند که در برابر هر واحد ریسک، چه مقدار سود انتظار دارید. معاملهگرانی که به این نسبت پایبند هستند، حتی با درصد برد پایین نیز میتوانند در بلندمدت سودده باشند.
مرحله نهم: ثبت دلایل ورود به معامله
در هر معامله، ثبت دلیل ورود (تحلیل تکنیکال، فاندامنتال یا ترکیبی از هر دو) کمک میکند تا در آینده بتوانید عملکردتان را تحلیل کنید. مرور معاملات گذشته، یکی از بهترین روشهای یادگیری و بهبود تصمیمگیری در آینده است.
مرحله دهم: تهیه واچلیست شخصی
داشتن لیستی از نمادها یا ارزهایی که قصد تحلیل و معامله روی آنها را دارید، باعث تمرکز بیشتر و کاهش پراکندگی میشود. واچلیست باید بهصورت دورهای بهروزرسانی شود و مطابق با شرایط بازار تنظیم گردد.
مرحله آخر: بررسی و ارزیابی عملکرد
با گذر زمان بازارها تغییر میکنند و تجربه شما نیز بیشتر میشود. بنابراین لازم است در فواصل مشخص، پلن معاملاتی خود را مرور کرده و در صورت نیاز آن را اصلاح کنید. این کار باعث بهروز ماندن پلن و افزایش کارایی آن خواهد شد.
نمونه پلن معاملاتی در فارکس
در ادامه، یک نمونه واقعی پلن معاملاتی را بهصورت جدول آوردهایم تا به درک بهتر ساختار آن کمک کند.
بخش | نمونه پلن معاملاتی |
بازار هدف | فارکس (جفتارزهای اصلی مثل EUR/USD – GBP/USD) |
سبک معاملاتی | نوسانگیری میانمدت (Swing Trading) با تحلیل تکنیکال |
تایمفریم معاملاتی | ۴ ساعته و روزانه (H4 – D1) |
استراتژی ورود | استفاده از الگوهای پرایس اکشن در محدودههای حمایت و مقاومت + تاییدیه RSI |
استراتژی خروج | تعیین حد سود و ضرر قبل از ورود. خروج بهمحض رسیدن به هدف یا فعال شدن حد ضرر |
نسبت ریسک به پاداش (R/R) | حداقل ۱:۲ (در هر معامله، دو برابر سود نسبت به ضرر بالقوه) |
حداکثر ریسک در هر معامله | ۲٪ از کل سرمایه |
مدیریت سرمایه | سرمایه اولیه: ۵۰۰۰ دلار در هر معامله: حداکثر ۱۰۰ دلار در معرض ریسک |
زمان معاملات | دوشنبه تا پنجشنبه، ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعدازظهر |
اهداف مالی | بازدهی ماهانه: ۵٪ هدف سالانه: رشد ۳۰ تا ۴۰ درصدی سرمایه |
ثبت معاملات | استفاده از فایل اکسل برای ثبت تاریخ، نماد، دلیل ورود، نتیجه معامله، و نکات آموزشی |
واچلیست شخصی | EUR/USD، GBP/USD، XAU/USD – بررسی هفتگی و حذف موارد غیرفعال |
بررسی عملکرد | مرور معاملات هر جمعه، بررسی اشتباهات، اصلاح پلن در صورت نیاز |
قوانین روانی و رفتاری | · هنگام خستگی یا عصبانیت معامله نمیکنم · حد ضرر را جابهجا نمیکنم · به پلن پایبند میمانم حتی در دوره ضرر |
چرا داشتن یک پلن معاملاتی ضروری است؟
در بازارهای مالی، فرصتهای زیادی وجود دارد؛ اما ماندگاری در این مسیر، فقط سهم افرادی است که با برنامه جلو میروند. بدون پلن، تصمیمگیریها تحت تأثیر هیجان و احساس قرار میگیرند؛ اما با پلن، هر قدم در مسیر معاملهگری هدفمند و قابل ارزیابی است. پلن معاملاتی نهتنها راه رسیدن به سود را مشخص میکند، بلکه جلوی ضررهای غیرمنطقی را هم میگیرد.
جلوگیری از تصمیمهای احساسی
بازار پر از لحظاتی است که احساسات، بهویژه ترس و طمع، قدرت تصمیمگیری منطقی را از شما میگیرند. احتمالا برای شما هم پیش آمده است که بعد از چند معامله موفق، وسوسه میشوید حجم معامله بعدی را بیشتر کنید، یا پس از یک ضرر بزرگ، عجولانه میخواهید جبران کنید. در این نقطه، اگر برنامهریزی دقیقی نداشته باشید، از مسیر منحرف میشوید.
با پلن معاملاتی، تصمیمها پیش از وقوع اتفاقات بازار گرفته شدهاند. یعنی شما از قبل میدانید:
- چه زمانی وارد معامله شوید (بر اساس استراتژی مشخص)؟
- حد ضرر و حد سود شما کجاست؟
- با چه حجمی وارد معامله شوید؟
در نتیجه، وقتی هیجان بالا میرود، فقط کافیست پلن را دنبال کنید، نه احساسات را.
مدیریت ریسک بهتر
یکی از بزرگترین اشتباهات معاملهگران تازهکار، نادیده گرفتن ریسک است. اما معاملهگر حرفهای، اول ریسک را میسنجد، بعد دنبال سود میگردد. یک پلن معاملاتی مشخص میکند:
- حداکثر چه درصدی از سرمایهات را در هر معامله ریسک میکنی (مثلاً ۱ تا ۲ درصد)
- چه شرایطی برای ورود معتبر است (مثلاً شکست مقاومت یا الگوی مشخص)
- حد ضرر دقیق بر چه اساسی تعیین میشود
با این برنامه، ضررهای شما قابل کنترل هستند.
ثبات در عملکرد
موفقیت در بازار، حاصل چند برد شانسی نیست؛ بلکه نتیجه تکرارِ منظم یک استراتژی مشخص است. بدون پلن، شما هر بار با روش جدیدی معامله میکنید و نمیدانید کدام روش کار میکند و کدام کار نمیکند. اما وقتی پلن دارید:
- میتوانید معاملاتتان را تحلیل کنید
- نقاط ضعف و قوت پلن را پیدا کرده و آن را بهمرور اصلاح کنید
- عملکرد خودتان را با معیارهای قابل اندازهگیری بسنجید
صرفهجویی در زمان و انرژی
یکی از فواید پلن معاملاتی، آرامش ذهنی و کاهش فشار روانیست. وقتی دقیق میدانید بهدنبال چه نوع معاملهای هستید، لازم نیست مدام بین چارتها بگردید یا در لحظه تصمیم بگیرید.
مثلاً اگر در پلن نوشتهاید “فقط در ساعات بازگشایی بازار آمریکا معامله میکنم” یا “فقط اگر قیمت در محدوده حمایتی مشخص پولبک زد وارد میشوم”، دیگر وقتتان را با بررسی بیهدف چارتها تلف نمیکنید. این موضوع به معنای تمرکز بیشتر، تصمیمگیری سریعتر و در نهایت، معاملات بهتر است.
چگونه از اندیکاتورهای تکنیکال در پلن معاملاتی استفاده کنیم؟
اندیکاتورهای تکنیکال ابزارهایی هستند که به کمک آنها میتوانیم رفتار قیمت را بهتر تحلیل کنیم و تصمیمهای دقیقتری در معاملات بگیریم. اما استفاده از این ابزارها باید هدفمند و بر اساس یک برنامه مشخص باشد. در ادامه بررسی میکنیم که چگونه اندیکاتورها را به شکلی اصولی وارد پلن معاملاتی خود کنید.
ابتدا هدف خود را مشخص کنید
قبل از انتخاب هر اندیکاتوری، باید بدانید چه اطلاعاتی از بازار میخواهید. آیا به دنبال شناسایی روند هستید؟ یا قصد دارید نقاط ورود و خروج را مشخص کنید؟ هدف شما تعیین میکند که چه نوع اندیکاتوری مناسب است.
اندیکاتورها را دستهبندی کنید
اندیکاتورها به چند دسته تقسیم میشوند، از جمله:
- اندیکاتورهای روندی مثل میانگین متحرک (Moving Average)
- نوساننماها (اسیلاتورها) مثل RSI و MACD
- اندیکاتورهای حجمی مثل OBV
با شناخت این دستهها میتوانید ترکیب بهتری برای تحلیل داشته باشید.
بیش از حد از اندیکاتور استفاده نکنید
استفاده همزمان از اندیکاتورهای زیاد باعث سردرگمی میشود. بهتر است دو یا سه اندیکاتور که با یکدیگر همپوشانی ندارند، انتخاب کنید. مثلاً ترکیب RSI برای تشخیص اشباع خرید و فروش، با میانگین متحرک برای شناسایی روند، میتواند منطقی باشد.
قوانین مشخص برای استفاده بنویسید
در پلن معاملاتی خود بنویسید که چه زمانی و بر اساس چه سیگنالی از اندیکاتورها وارد معامله میشوید یا از آن خارج میشوید. مثلاً:
“اگر خط RSI به زیر ۳۰ رسید و قیمت بالای میانگین متحرک ۵۰ روزه بود، وارد معامله خرید میشوم.”
این نوع قوانین باعث میشود تصمیمگیری شما بر پایه احساس نباشد.
نتایج را بررسی و اصلاح کنید
استفاده از اندیکاتورها نیاز به آزمون و خطا دارد. نتایج معاملات خود را یادداشت کنید و بررسی کنید که آیا اندیکاتورها به درستی عمل کردهاند یا نیاز به تنظیم دارند.
چرا باید استراتژی پلن معاملاتی را بنویسیم؟
بسیاری از معاملهگران، مخصوصاً در ابتدای مسیر، تصور میکنند که تنها داشتن یک تصویر ذهنی از استراتژی کافی است. اما واقعیت این است که تا زمانی که استراتژی بهصورت مکتوب و دقیق در پلن معاملاتی نیاید، نمیتوان انتظار نظم، پیشرفت یا حتی سودآوری پایدار را داشت. نوشتن استراتژی، نهتنها به شما در اجرای بهتر معاملات کمک میکند، بلکه پایهای برای رشد بلندمدت شما در بازار است. در ادامه، به بررسی دلایل اصلی برای نوشتن استراتژی در پلن معاملاتی میپردازیم:
رفتارهای معاملاتی شما قابل تکرار و تستپذیر میشود
اگر استراتژیتان روی کاغذ نیاید، هر بار ممکن است تصمیمی متفاوت بگیرید؛ یعنی هیچ الگوی ثابتی در رفتار شما شکل نمیگیرد. اما وقتی استراتژی را دقیق بنویسید، میتوانید بارها آن را اجرا کنید، عملکردش را بسنجید و در صورت نیاز، تغییرات جزئی در آن اعمال کنید. این موضوع بهخصوص در بازارهای نوسانی اهمیت بالایی دارد، جایی که یک رفتار تکرارشونده میتواند تفاوت بین سود و زیان باشد.
دلایل سود و ضررهای خود را بهتر تحلیل میکنید
نوشتن استراتژی پلن معاملاتی باعث میشود شما همیشه بدانید چرا وارد معاملهای شدید و چرا از آن خارج شدید. این یعنی:
- اگر معاملهای سودده بود، میدانید چه چیزی درست انجام شد.
- اگر معاملهای به ضرر ختم شد، میتوانید دقیقاً نقطه ضعف را پیدا کنید.
در واقع با داشتن استراتژی مکتوب، فرآیند یادگیری سریعتر، دقیقتر و مبتنی بر داده واقعی خواهد بود. این همان چیزی است که بسیاری از معاملهگران بیبرنامه از آن محروم هستند.
شما میتوانید در آینده استراتژی خود را ارتقا دهید
بازارها همیشه در حال تغییرند. استراتژی پلن معاملاتی که امروز سودآور است، ممکن است شش ماه دیگر کارایی نداشته باشد. اما وقتی استراتژی خود را بنویسید، میتوانید آن را بهمرور بررسی کرده، نقاط ضعفش را بشناسید و بهتدریج آن را بهینهسازی کنید. فرآیند ارتقای استراتژی فقط زمانی ممکن است که نسخهی اصلی آن را مستند کرده باشید.
پلن معاملاتی با استراتژی و سیستم معاملاتی چه تفاوتی دارد؟
در بازار فارکس و سایر بازارهای مالی، بسیاری از معاملهگران تازهکار این سه مفهوم را با هم اشتباه میگیرند یا بهدرستی مرز میان آنها را نمیشناسند. اما اگر بخواهیم واقعبینانه و حرفهای به موضوع نگاه کنیم، هر کدام از این سه ابزار، کارکردی متفاوت دارند و در مسیر معاملهگری شما نقش خاصی ایفا میکنند. در ادامه از زوایای مختلف تفاوت آنها را بررسی میکنیم.
جنبهها | پلن معاملاتی | استراتژی معاملاتی | سیستم معاملاتی |
دامنه پوشش | گسترده و کلی | متمرکز بر تحلیل و تصمیمگیری | محدود به اجرای قوانین |
هدف اصلی | مدیریت فرآیند معاملهگری | شناسایی فرصت معاملاتی | اجرای دقیق و مکانیکی معاملات |
انعطافپذیری | بالا | متوسط | پایین |
وابستگی به تحلیل بازار | نه لزوماً | کاملاً وابسته | بر پایه تحلیل، اما ثابت |
اجرا | توسط معاملهگر | توسط معاملهگر | قابلاجرا توسط الگوریتم |
نقش در معاملهگری | طراحی مسیر کلی و کنترل هیجانات | پیدا کردن نقاط ورود/خروج | کاهش خطا در اجرای دستورات |
میزان جامعیت و نگاه کلنگر
پلن معاملاتی یک ساختار کلی برای فعالیتهای مالی شماست. همهچیز را در خود جای میدهد؛ از روانشناسی معامله گرفته تا مدیریت سرمایه و سناریوهای مختلف بازار.
در مقابل، استراتژی معاملاتی فقط یک بخش از این ساختار است؛ یعنی همان بخشی که به شما میگوید “چه چیزی را، کی و چطور بخرید یا بفروشید”.
سیستم معاملاتی حتی محدودتر است؛ بیشتر روی اجرای دقیق و تکرارشونده معاملات تمرکز دارد، نه تحلیل شخصی یا مدیریت کلی دارایی.
هدفگذاری و کاربرد
پلن معاملاتی برای ایجاد نظم و کاهش خطای ذهنی نوشته میشود. کمک میکند احساسات را از تصمیمها جدا کنید و همیشه بر اساس یک مسیر مشخص پیش بروید.
استراتژی معاملاتی طراحی میشود تا فرصتهای ورود و خروج مناسب را شناسایی کند. هدفش سود گرفتن از یک ساختار مشخص بازار است.
اما سیستم معاملاتی بهنوعی ابزار اجرای استراتژی است. قرار است معامله را دقیق، بدون شک و تردید و بر اساس دادههای مشخص انجام دهد.
انعطافپذیری در برابر بازار
استراتژی پلن معاملاتی نسبت به شرایط مختلف بازار، سناریو دارد و قابل تنظیم است. مثلاً مشخص میکند در زمان اخبار مهم، چه واکنشی نشان دهید.
استراتژی معاملاتی هم میتواند برای بازارهای رنج، رونددار یا نوسانی تغییر یابد. اما سیستم معاملاتی معمولاً انعطافپذیر نیست. طبق برنامه از پیش تعیینشده پیش میرود و به تغییرات غیرمنتظره بازار حساسیت زیادی ندارد، مگر اینکه دوباره طراحی شود.
ارتباط با تحلیل بازار
پلن معاملاتی لزوماً به تحلیل تکنیکال یا بنیادی متکی نیست. بیشتر بر مدیریت، تصمیمگیری، زمانبندی و برنامهریزی تمرکز دارد.
استراتژی معاملاتی مستقیماً به تحلیل بازار وابسته است و از ابزارهایی مثل اندیکاتورها، الگوهای قیمتی یا دادههای فاندامنتال استفاده میکند.
سیستم معاملاتی نیز بر پایه همین تحلیلها ساخته میشود، اما هدفش این است که تصمیمها را تبدیل به اجرای خودکار یا قاعدهمند کند.
اجرا توسط انسان یا ماشین
پلن و استراتژی معمولاً توسط معاملهگر اجرا میشوند و به مهارت، تجربه و تشخیص فردی بستگی دارند.
در حالی که سیستم معاملاتی اغلب میتواند توسط الگوریتم یا نرمافزار اجرا شود و حتی به ربات تبدیل شود.
نکاتی که هنگام نوشتن پلن معاملاتی باید در نظر بگیریم
نوشتن یک پلن معاملاتی فقط دربارهی تعیین استراتژی و ریسک نیست. برای اینکه این پلن واقعاً قابل اجرا و مؤثر باشد، باید به چند نکته مهم اما کمتر توجهشده نیز دقت کنید:
هماهنگی با شخصیت معاملهگر
پلن معاملاتی شما باید بازتابی از شخصیت شما باشد. اگر فردی صبور نیستید، معاملات بلندمدت برایتان آزاردهنده خواهد بود. یا اگر ریسکگریز هستید، نباید وارد سبکهایی شوید که نوسان بالایی دارند. خودشناسی در معاملهگری، همانقدر مهم است که تحلیل بازار مهم است.
در نظر گرفتن زمان استراحت
بسیاری از معاملهگران فکر میکنند که باید دائماً در حال تحلیل یا معامله باشند. درحالیکه زمانبندی برای “عدم معامله” یا حتی مرخصی دورهای، بخشی از یک پلن حرفهای است. این زمانها باعث بازیابی ذهنی و افزایش بهرهوری شما میشود.
سازگاری با تغییرات زندگی
پلن شما باید انعطافپذیر باشد تا در صورت تغییر شرایط زندگی (مثلاً شغل جدید، تغییر ساعت خواب، مهاجرت و…) بتواند بهروز شود. یک پلن غیرواقعگرایانه، حتی اگر دقیق نوشته شده باشد، در عمل بیفایده خواهد بود.
سخن آخر
پلن معاملاتی چیزی فراتر از یک چکلیست است؛ این سند میتواند مرز بین موفقیت و شکست در بازارهای مالی را مشخص کند. اگر بدون نقشه راه وارد بازار شوید، هر خبر، نوسان یا توصیهای ممکن است مسیرتان را منحرف کند. اما وقتی پلن دارید، دقیق میدانید کجا وارد شوید، چطور از معامله خارج شوید و چگونه احساسات خود را مدیریت کنید.
همانطور که گفتیم، نوشتن پلن معاملاتی فرمول خاصی ندارد، اما باید متناسب با شخصیت، هدف، سرمایه و سبک معاملاتی شما باشد. کافی است صادقانه با خودتان باشید و به جای دنبال کردن کورکورانه دیگران، پلنی بسازید که واقعاً با شما سازگار است.
سوالات متداول
آیا پلن معاملاتی فقط برای معاملهگران حرفهای است؟
خیر. حتی اگر بهتازگی وارد بازار شدهاید، داشتن یک پلن ساده میتواند به شما کمک کند از اشتباههای رایج دور بمانید. حرفهایها فقط پلن پیچیدهتری دارند، نه اینکه بدون پلن کار کنند.
هر چند وقت یک بار باید پلن معاملاتی را بازبینی کنم؟
بهتر است ماهانه یا پس از هر ۲۰ تا ۳۰ معامله، عملکرد خود را بررسی و در صورت نیاز، بخشهایی از پلن را بهروزرسانی کنید. بازارها و سبک شما در حال تغییر هستند؛ پلن هم باید انعطافپذیر باشد.
اگر به پلن پایبند باشم اما باز هم ضرر کنم، چه کاری انجام دهم؟
ضرر را به عنوان بخشی از معاملهگری بپذیرید. مهم این است که بررسی کنید آیا پلن شما منطقی و قابل اجراست یا خیر. اگر بله، با حفظ نظم به کار ادامه دهید. اگر نه، آن را اصلاح کنید، نه اینکه کل برنامه را کنار بگذارید.
آیا پلن معاملاتی همیشه باید بهصورت مکتوب باشد؟
بله، بهتر است پلن خود را روی کاغذ یا فایل دیجیتال بنویسید. ذهن انسان در شرایط پرتنش دچار خطا میشود؛ نوشتن باعث میشود همیشه به منبع مشخصی برای تصمیمگیری دسترسی داشته باشید.
آیا لازم است پلن معاملاتی برای هر بازار جداگانه نوشته شود؟
بله. چون ساختار و ویژگیهای هر بازار با دیگری متفاوت است. مثلاً نوسانات فارکس با ارز دیجیتال فرق دارد، پس استراتژی ورود، خروج، ریسکپذیری و زمان معامله هم باید متناسب با آن بازار تنظیم شود.