بازار جهانی فارکس با گردش مالی روزانه بیش از 7 تریلیون دلار، بزرگترین بازار مالی جهان است. بدون شک تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای و کسب سود از این بازار یکی از روشهای رسیدن به استقلال مالی است. اما در مسیر تبدیل شدن به یک معاملهگر سودده موانعی وجود دارد که ممکن است راه رسیدن به موفقیت در این بازار برای شما دشوار کند؛ در این مقاله به سوالات اساسی که قبل از ورود از حساب دمو به ریل باید از خود بپرسید میپردازیم.
1. چقدر باید در دمو بمانم؟
حساب دمو (Demo) تفاوت چندانی با حساب ریل از لحاظ ظاهری ندارد؛ اما گاهاً دیده میشود که معاملهگران در حساب دمو بسیار خوب عمل میکنند اما زمانی که وارد حساب ریل میشوند شکست میخورند. برای اینکه به این سوال پاسخ دقیقی بدهیم باید به چند مورد توجه کنیم.
بسیاری از معاملهگران بازار فارکس قانون مشخصی برای معاملات خود ندارند، بعضی از افراد حتی برآیند خود را نیز بررسی نمیکنند و این مسئله علت اصلی شکست این افراد است. استراتژی معاملاتی شما باید شخصی سازی شده و مکتوب باشد به طوری که بتوانید آن را هرگاه که شروع به انجام معامله میکنید، مطالعه کنید.
توجه داشته باشید که داشتن یک استراتژی مشخص برای رسیدن به سود مستمر الزامی است و در غیر این صورت، ممکن است سودهای اندکی کسب کنید اما با اولین حرکت بزرگ بازار سرمایهی خود را از دست میدهید.
آیا از استراتژی خود بک تست (Back Test) و فوروارد تست (Forward Test) گرفته شده است؟
بک تست (Back Test) در معاملهگری به معنی بررسی برآیند استراتژی معاملاتی در گذشتهی بازار است. سعی کنید استراتژی خود را روی بیشتر نمادها بک تست بگیرید و نمادی را انتخاب کنید که استراتژی شما در آن بیشترین سوددهی را دارد؛ از طرفی دیگر، پس از اینکه بک تست گرفتید، یک مدت زمان یک الی سه ماهه را به انجام فوروارد تست (Forward Test) (که به معنی بررسی وضعیت برآیند استراتژی در لایو بازار است) اختصاص دهید.
مزیتهای بک تست و فوروارد تست چیست؟
اکثر معاملهگران به ویژه معاملهگرانی که مدت زمان زیادی در بازار حضور داشتهاند و برآیندشان هنوز مثبت نشده است، دچار عدم اعتماد به نفس دربارهی استراتژی و معاملات خود میشوند؛ در این شرایط، تنها عاملی که میتواند این اطمینان را به معاملهگر برگرداند، وجود مثالهای نقض است.
با استفاده از بک تست، اعتماد به نفس شما دربارهی استراتژیتان افزایش مییابد و از سودده بودن خود مطمئن خواهید شد؛ با استفاده از فوروارد تست، این موضوع در شما تقویت میشود و دیگر به معاملات خود شک نمیکنید، بلکه با دیدی رباتیک وارد معاملات میشوید چون از نتیجه تا حد زیادی مطمئن هستید.
علاوه بر آن زمانی که استراتژی شما عموماً معاملاتی با ریسک به ریوارد 1:5 به شما میدهد، با استفاده از بک تست و فوروارد تست دیگر عجولانه رفتار نمیکنید و معاملات را زود نمیبندید؛ در صورتی که معاملات خود را زود ببندید، برآیند شما منفی خواهد شد.
آیا به احساسات خود مسلط شده ام؟
سعی کنید مدت زمانی که به بررسی سودده بودن استراتژی خود اختصاص میدهید در یک بازهی 3 ماهه الی 6 ماهه باشد و بیشتر از آن نشود؛ چرا که در حساب دمو شما با پول غیر واقعی در حال معامله و کسب سود یا زیان هستید؛ به عبارتی در حساب دمو متوجهی احساسات نیستید چرا که پول حساب غیر واقعی است.
جالب است بدانید که برای رسیدن به سود مستمر باید همان دیدگاهی که در حساب دمو داشتید را در حساب ریل نیز داشته باشید؛ اگر نسبت به معاملات خود رفتاری رباتیک داشته باشید، خیلی سریع تر به سود مستمر میرسید.
ریسک به ریوارد و وین ریت چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (Risk-Reward Ratio) یک عدد است که نشاندهندهی میزان نسبت سود شما به ضرر شما است؛ برای مثال در ریسک به ریوارد 1:3 شما به ریسک کردن 100 دلار محتمل است که صاحب 300 دلار شوید. وین ریت (Win Rate) میزان برد و باختهای شما در کل معاملات در یک بازهی زمانی مشخص است؛ برای مثال اگر ده معامله باز کنید و 6 معامله را با سود و 4 معامله را با ضرر ببندید، وین ریت شما 60% خواهد بود.
ارتباط ریسک به ریوارد با وین ریت چگونه است؟
هرچقدر وین ریت شما در معاملات بالاتر باشد، ریسک به ریوارد شما پایینتر خواهد بود. برای رسیدن به برآیند مثبت کافی است یک تعادل صحیح میان این دو مبحث ایجاد کنید. فرض کنید که 10 معامله باز میکنید و دانش معاملاتی شما متوسط است؛ در این شرایط در بهترین حالت 4 معامله را با سود میبندید و ریسک به ریوارد شما 1:3 است؛ آیا سودده هستید؟
بله؛ در این حالت وین ریت شما 40% است. با وجود اینکه وین ریت بالایی نیست اما ریسک به ریوارد شما برای رسیدن به برآیند مثبت کافی است. شرح معامله به این صورت است:
10 معامله باز شده و در هر معامله 100 دلار ریسک شده است. (موجودی حساب 10,000$ است)
6 معامله ضرر = (6 x 1) 100$ = 600$ ضرر
4 معامله سود = (4 x 3) 100$ = 1200$ سود
برآیند = 600 – 1200
= 600$ سود
همانطور که مشاهده کردید برآیند شما با وجود وین ریت پایین مثبت شد؛ در جدول زیر میتوانید نسبت ریسک به ریوارد را مشاهده کنید.
60% | 50% | 40% | 30% | وین ریت 20% | |
برآیند مثبت | سر به سر | برآیند منفی | برآیند منفی | برآیند منفی | ریسک به ریوارد
1:1 |
برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند منفی | برآیند منفی | 1:2 |
برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند منفی | 1:3 |
برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | سر به سر | 1:4 |
برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | برآیند مثبت | 1:5 |
پس اگر بخواهیم پاسخ دقیقی به این سوال بدهیم، باید بگوییم که پس از مکتوب کردن استراتژی، برای 3 الی 6 ماه برنامه ریزی کنید و در این بازهی زمانی با استفاده از بک تست و فوروارد تست از سودده بودن خود مطمئن شوید. درصورتی که از سودده بودن خود مطمئن نیستید و میخواهید بازار ریل را امتحان کنید، سعی کنید تا جای امکان سرمایه کمی را وارد بازار کنید و یا با شرکتهای تامین سرمایه کار کنید.
2. چقدر سود برای یک ماه از یک معاملهگر انتظار میرود؟
به صورت میانگین از یک معاملهگر حرفهای انتظار میرود که مبلغی معادل 8 الی 10 درصد حساب خود را به صورت ماهانه به عنوان سود برداشت کند؛ این مبلغ برای یک حساب ده هزار دلاری به صورت ماهانه 800 الی 1000 دلار خواهد بود که معادل 40 الی 60 میلیون تومان در زمان نگارش این مقاله است.
توجه داشته باشید هیچ میزان مشخصی از سود ماهانه نیست که معاملهگر موظف باشد کسب کند و سود 8 الی 10 درصد تنها یک میانگین از سود معاملهگران سودده است.
بعضی از معاملهگران با توجه به استراتژی معاملاتی خود ممکن است یک ماه معامله نکنند؛ بنابراین سعی کنید در خودتان را فقط با گذشتهی خودتان مقایسه کنید. یکی از تلههای مهم روانشناسی این است که شما مداوم به سود معاملهگران دیگر توجه میکنید و این مقایسه کردن موجب میشود که تصمیمات هیجانی در بازار بگیرید و ریسکهای کنترل نشده انجام دهید.
این موضوع را در نظر بگیرید که حتی اگر یک حساب ده هزار دلاری پراپ (شرکت تامین سرمایه) داشته باشید و تنها ماهانه 200 دلار از بازار سود کسب کنید که معادل 2% کل موجودی است؛ شما در انتهای ماه حداقل مبلغ 10 میلیون تومان را بدون زحمت حاصی کسب کردهاید. معاملهگری یک شغل است و باید نظم داشته باشید و به صورت روزانه برای آن زمان اختصاص دهید؛ خودتان را موظف کنید که نسبت به قوانین پایبند باشید و آنها را رعایت کنید.
3. آیا سبک معاملاتی خود را به درستی انتخاب کردهاید؟
برای پاسخ به این سوال باید نسبت به شخصیت خودتان این مطلب را مرور کنید؛ با توجه به شخصیت هر فرد، سبک معاملاتی مختلفی وجود دارد که فرد باید با توجه به دانش معاملاتی و روانشناسی آن را انتخاب کند. شما باید نسبت به آگاهی که از روانشناسی خود دارید، سبکی را انتخاب کنید که بیشترین سازگاری را با روان و سرمایهی شما دارد.
برای مثال در یک استراتژی حد ضررها بسیار کوچک و به اندازهی 10 پیپ هستند اما حجم معاملات بالا است و هر معامله در آن به ارزش 1 لات است؛ در این شرایط اگر حد ضرر شما توسط بازار لمس شود، شما 100 دلار ضرر میکنید و این اتفاق با سرعت زیادی خواهد افتاد؛ از طرفی دیگر در یک نوع استراتژی حد ضرر 100 پیپ است، این بدین معنا است که حجم وارد شدهی شما 0.1 لات است. در این شرایط حد ضرر شما با گذر مدت زمان نسبتاً طولانی توسط مارکت لمس میشود چرا که 100 پیپ فاصلهی قیمتی زیادی است.
توجه کنید، شما در هر دو معامله 100 دلار ضرر خواهید کرد اما در یکی از معاملات این اتفاق نسبتاً سریع و در دیگری مدت بیشتری به طول میانجامد.
ممکن است در مثال دوم معامله را به علت عدم توانایی تحمل ضرر، برای مدت طولانی نبندید و حد سود شما لمس شود؛ از طرفی در مثال اول ممکن است به علت عدم توانایی کنترل احساسات در حجم زیاد، معامله را در ریوارد پایین ببندید و متحمل ضرر در معاملات بعدی شده و ریسک به ریواردتان را از بین ببرید. روانشناسی معاملاتی مستقیماً روی نتیجه معاملات شما تاثیر می گذارد.
4. آیا تفاوت معامله و قمار را درک می کنید؟
معاملهگری شامل قوانینی است که هر روزی که تصمیم به معامله میگیرید باید رعایت شوند؛ برای مثال شما تنها موظف هستید در هر معامله به میزان 0.5 درصد الی 1 درصد از کل سرمایهی خود را ریسک کنید. درصورتی که حساب معاملاتی شما در یک روز بیش از 3 بار پشت سر هم حد ضرر را لمس کند، شما نهایتاً 3 درصد متحمل ضرر شدهاید و دیگر مجاز به باز کردن معاملهی جدید در آن روز نیستید چرا که ممکن است در راستای انتقام از بازار وارد معامله شوید و سرمایهی خود را از دست بدهید.
فاصلهی میان معاملهگری و قمار بسیار ناچیز است؛ درواقع تصمیم شما بعد از معاملهی ضررده سوم، این سوال که آیا شما یک معاملهگر حرفهای هستید و یا یک قمار باز را مشخص میکند.
5. آیا مدیریت احساسات بلد هستید؟
تنها زمانی میتوانید مدیریت احساسات را رعایت کنید که حد ضرر روانی (میزان ضرری که از لحاظ روانی برای شما قابل درک است) بیشتر از حد ضرر واقعی شما باشد؛ در این صورت میتوانید ضرر متحمل شده را تحمل کنید و دچار استرس زیاد نشوید. برای مدیریت احساسات به قانون توزیع احتمال باور داشته باشید.
قانون توزیع احتمال: درصورتی که وین ریت شما 40 درصد باشد و 10 معامله باز کنید؛ این احتمال وجود دارد که 6 معاملهی شما با ضرر بسته شوند؛ ممکن است این 6 معاملهی ضررده ابندا و پشت سر هم برای شما اتفاق بیافتند؛ بدین ترتیب شما مجموعاً (با احتساب ریسک 1 درصد و حساب 10 هزار دلاری) 600 دلار وارد ضرر شدهاید. در این شرایط شما تنها درصورتی میتوانید ادامه دهید که به بکتستهای خود اعتماد داشته باشید و مطمئن باشید که برآیند شما مثبت است.
اگر رفتارهای غیرمنطقی انجام می دهید، مثلا زمانی که یک معامله را باز میکنید، حد ضرر، حد سود، نقطهی پارشال (Partial)، (نقطهی بستن بخشی از حجم معامله) و نقطهی ریسک فری (Risk Free) (زمان برگرداندن حدضرر روی نقطهی ورود) را میدانید؛ اما حد ضرر خود را جا به جا میکنید، معامله را زودتر میبندید و یا حجم خود را افزایش میدهید، این نوع رفتارها موجب عدم رسیدن شما به سود مستمر میشوند و باید این رفتارها را ابتدا در حساب دمو مورد بررسی قرار داده و تصحیح کنید.
6. آیا مدیریت ریسک بلد هستید؟
اگر شما به مبلغ 1000 دلار حساب خود را شارژ کنید و در هر معامله تنها 1 درصد ریسک کنید، پس از 69 بار استاپ لاس پشت سرهم (بدون کسب سود از حتی یک معامله) که چنین موضوعی غیر ممکن است؛ 503 دلار خواهید داشت؛ پس از 150 استاپ لاس پشت سرهم 224 دلار و پس از 231 بار استاپ لاس پشت سرهم 100 دلار خواهید داشت.
این آمار دقیق نشاندهندهی این است که یک حساب 1000 دلاری به سختی میتواند با ریسک 1 درصد لیکوئید شود و مشکل اصلی افراد بالا بردن ریسک بعد از ضرر دوم یا سوم است؛ در غیر این صورت کال مارجین کردن یک حساب 1000 دلاری با ریسک یک درصد کار بسیار دشواری است.
درصورتی که به استراتژی خود پایبند باشید و ریسک خود را افزایش ندهید، به سود مستمر خواهید رسید.
سخن پایانی
96 درصد از افرادی که وارد فارکس میشوند طبق آمار شکست میخورند؛ برای رسیدن به سود مستمر در بازار فارکس باید درنظر داشته باشید که نسبت به موجودی حساب معاملاتی خود در ماه سود خواهید برد؛ درصورتی که دست به ریسکهای کنترل نشده نزنید، رسیدن به سود مستمر کار دشواری نخواهد بود؛ تنها کافی است معاملهگری در بازار فارکس را به عنوان یک شغل بپذیرید و انتظارات عجیب از خودتان و بازار نداشته باشید.
1 دیدگاه
Fantastic website. Lots of helpful information here. I am sending it to a few pals ans additionally sharing in delicious. And certainly, thanks in your effort!